نوشته شده توسط : عليرضا

 ای کاش
به جای اینکه در شَهوت
گُم بشوی
در عشق پیدا می شدی
ای کاش
به جای اینکه
به اُتاقِ خوابم بیائی
همیشه
به خواب هایم بیائی



:: بازدید از این مطلب : 203
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 چی شد که سیگاری شدی؟
یه شب بارون میومد … خیلی تنها بودم....
چی شد که ترک کردی؟
یه شب بارون میومد … دیگه تنها نبودم....
چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟
یه شب بارون میومد … دوباره تنها شدم....
چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟
یه شب بارون میومد … خیلی تنها بودم… تو خیابون دیدمش … اون تنها نبود...



:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 کاش میدانستی
عشق و هوس
دو مقوله ی جدا از هم هستند
عشق بهانه ات است...!
به هوس هایت برس...!!



:: بازدید از این مطلب : 319
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 اینقدر میگفت دورت بگردم و دورم گشت

که وقتی به خودم اومدم دیدم

دورم زده رفته.



:: بازدید از این مطلب : 182
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 چه آسان می توان مطابق عقاید دیگران زندگی کرد، چه آسان می توان در خلوت و انزوا

مطابق نظرات خود رفتار نمود، اما بزرگ آن کسی است که در میان مردم، استقلال رای خود

را در عین صمیمیت و مهربانی حفظ کند.

 



:: بازدید از این مطلب : 419
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 گفتی نظر خطاست تو دل می بری رواست 


خود کرده جرم و خلق گنهکار می کنی! 


سعدی



:: بازدید از این مطلب : 312
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 فــــرشـتـــــــه از شـیــطـان پـــــرسیــــــد 

بـزرگـتــــرین حــــربــه ات بـــرای فــریب انســــانهــــا چیست ؟

گفت بـــه آنـهـــا میگــــویم " هـنــــوز فـــرصت هست "

شـیـــطـــــان از فـــــرشتــــه پـــرسیــــد 

تــو بـــرای امیــــد دادن بـــه انســــانهــــا چـــه میـــگــویی ؟



:: بازدید از این مطلب : 226
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 برای دلم گاهی پدر میشوم !


خشمگین میگویم : بس کن ؛ تو دیگر بزرگ شدی !

 



:: بازدید از این مطلب : 255
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 کافکا می گوید: ‌همه چیز سیاه است...؛

جیمز جویس می گوید: همه چیز خاکستری است...؛
استریندبرگ می گوید: همه چیز جنگی پایدار میان زن و مرد است...؛
داروین می گوید: همه چیز پیروزی توانمندان است...؛
انیشتاین می گوید: همه چیز نسبی است...؛
مارکس می گوید: همه چیز پول است...؛
برتون می گوید: همه چیز رویاست...؛
گورکی می گوید: همه چیز مبارزه ی طبقۀ کارگر است...؛
شریعتی می گوید: همه چیز آزادی ست...؛
هدایت می گوید: ‌همه چیز فانتزی است...؛
من هم می گویم: همه چیز درد نتوانستن ِ به آغوش کشیدنِ زیبایی است



:: بازدید از این مطلب : 329
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 لحظه ها خاطره اند زندگی  شوق تمنای همین خاطره هاست لحظه هایت خوش باد...



:: بازدید از این مطلب : 302
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 وقتی زندگیت رو از یخ ساختی برای آب شدنش گریه نکن...



:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 در رویاهایت جایی برایم باز کن جاییکه عشق رابشود مثل بازیهای کودکی باور کرد!!!!



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 دخترک کوچکم!



عروسکت را زیاد درآغوش نگیر


گاه گاهی خانه ی شنی که می سازی


خودت خراب کن


... ... ... دخترکم!


گاهی با هم بازی زیبایت قهر کن


و زیاد به گریه ی او اهمیت نده


عادت کن ، بیاموز


برگ های گل گلدانت را زیاد لمس نکن،


ممکن است به آن عادت کنی ، تو خزان


را تجربه نکرده ای


کمی بترس- بلندیها را تجربه کن


و پایین آمدن با سرسره را تجربه کن


و از همه مهمتر الاکلنگ را


چون زندگی تورا برای مرداب خود


سریع بزرگ می کند ....



:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 وقتی مریض میشی و دکتر ازت میپرسه : بیماریت چیه؟

 
منتظر مادرت میشی ... و همیشه جواب دادن رو به اون میسپاری ..
 
چرا که میدونی مادرت همون احساسی رو داره که تو داری ..
 
حتی از خودت بیشتر دردت رو احساس می کنه... !!



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 رسیده ام به حس برگیکه می داند باد از هر طرفی بیاید سر انجامش افتادن است!



:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 قسمتی از دیالوگ فیلم نجات سرباز راین :

اگه خدا با ماست ، پس کی با اوناست ؟ .......



:: بازدید از این مطلب : 250
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 یک روز می آیی

و در گورستانی دور
در استخوانم می دمی
تا شعر های نا سروده ام را بشنوی



:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 برای چراغ های همسایه هم نور آرزو کن ، بی شک حوالی ات روشن تر خواهد شد ...



:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 دوست داشتنِ کسی که شما رو دوست نداره مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه هر چی محکم تر بغل کنی بیشتر آسیب میبینی ...



:: بازدید از این مطلب : 208
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 عشق مثل یه گنجشک میمونه.اگه سفت بگیریش میمیره..اگه شل بگیریش میپره. باید طوری تو دستت بگیریش که خوابش ببره….



:: بازدید از این مطلب : 313
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 اگر فقیر به دنیا آمده‌اید ، این اشتباه شما نیست . اما اگر فقیر بمیرید ، این اشتباه شما است

بیل گیتس



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 همه برایم دست تکان دادند..

اما کم بودند دستانی که تکانم دادند!



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 هیچ کس بی کس نیست
ولی موفق کسی است
که با هر کس نیست!!!



:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

روزی که از کوچه ی احساس دلم میگذری
نرم و آهسته گذر کن …
که دلم
سخت
به احساس دلت
محتاج است …



:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 انهاکه گفته اند"دوری ودوستی"یاطعم دوستی نچشیده اندیادرددوری نکشیده اند!
لعنت به هرچه دوری ودوستی....!



:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 نرسیده به بعضی خاطره ها؛


باید بنویسند :

آهسته ؛

خطرِ ریزشِ اشک ...!



:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 گر باده خوری تو با خردمندان خور

یا با صنمی لاله رخی خندان خور

بسیار مخور و رد مکن فاش مساز

اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور



:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 وقتی تو نیستی     نه هست های ما چونان که بایدند ...    نه باید ها ...        

    هر روز بی تو روز مباداست !



:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 غربت را نباید در الفبای شهر جستجو کرد همین که عزیزت نگاهش را به دیگری فروخت تو غریبی...



:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 ۱۰- در مغز، مرکز ادراک جوک وجود دارد. 

خیلی وقت ها دیده شده بیمارانی که لوب های قُدامی مغزشان آسیب دیده است قادر به فهمیدن جوک ها نیستند.

۹- مغز قادر نیست صدای موجود در تلفن را از صدای محیط تشخیص دهد.

در محیط های شلوغ و پر سر و صدا ، شما نمی توانید صدای طرف مقابل را در تلفن بشنوید.

 ۸-خمیازه، واقعا ما را از خواب بیدار می‌کند.

وقتی خمیازه می کشید، مقدار بیشتری اکسیژن وارد ریه ها شده و بنابراین سطح اکسیژن رسانی به مغز افزایش می یابد.

۷- مغز توانایی تکرار و یادآوری  آهنگ ها، را به صورت آزاردهنده ای داراست.

توالی ایجاد شده در مغز برای انجام کارهای روزانه اجازه می دهد تا آهنگ ها در سر ما گیر کنند.

۶- مغز توان کمتری از لامپ یخچال مصرف می‌کند.

مغز ۱۲ وات توان مصرف می کند که ۱۷ درصد از انرژی بدن است.

۵- در حالت اوج گیری جت، ممکن است به حافظه آسیب برسد.

هورمون های استرس که هنگام اوج گیری جت آزاد می شوند، می توانند بهلوب تمپورال مغز و حافظه آسیب برسانند.

۴- ارتفاع، مغز را وادار به دیدن چشم اندازهای عجیب می‌کند.

احتمالا کمبود اکسیژن در ارتفاعات باعث تداخل پردازش های احساسی و دیداری می شود.

۳- بازی های کامپیوتری “تیراندازی به هدف” ، مغز را در به انجام رساندن چندین کار در آن واحد یاری می‌کند.

شلیک گلوله به دشمن های متعدد، دقت شما را توسعه می دهد و این یعنی شما دائما در حال واکنش نشان دادن به رویدادهای اطراف‌تان هستید.

۲- غیر ممکن است بتوانید خودتان را قلقلک دهید.

وقتی خودمان اعصاب را تحریک می کنیم، مغز حساسیت مورد انتظار را کاهش می دهد.

۱- تابش نور خورشید باعث عطسه شما می گردد.

انشعابات گذرنده از ساقه مغز، سیگنالهای دریافتی از چشم (به دلیل تابش نور شدید) را از طریق بینی ارسال می کنند و همین امر موجب تحریک و عطسه می گردد.



:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 روز مرد بر همه ی آقایون، خصوصا پدرها مبارک باشه.

اون عزیزانی هم که سایه پدر بالای سرشون نیست امیدوارم  روح پدر مهربونشون در آرامش و مورد رحمت ابدی خداوند قرار بگیره.



:: بازدید از این مطلب : 80
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد زمان است

چون هنگامیکه برای یکنفر وقت میگذاری
قسمتی از زندگیت را به او داده ایی
که باز پس نمیگیری...



:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 

پدر یعنی ...

پدرها وانمود می کنند هدیه ای که شما برای آنها تهیه کرده اید و بیش از همه دوست دارید، بهترین هدیه دنیاست و همواره لبخند بر لب دارند.
 
1 - تنها زمانی که بزرگ شوید و از او دور شوید ( زمانی که با خانه پدری وداع کرده و به خانه خودتان می روید ) تنها در این زمان است که پی به بزرگی وی خواهید برد  و بزرگی اش را کاملاً ارج خواهید گذارد .  2 - پدر شما هرگز بی صبری نمی کند ، شک نمی کند شکایت نمی کند و در عوض همواره امیدوار است ، کار می کند  و با خوشحالی منتظر می ماند.  
3 - پدرها وانمود می کنند هدیه ای که شما برای آنها تهیه کرده اید و بیش از همه دوست دارید، بهترین هدیه دنیاست و همواره لبخند بر لب دارند. 
4 - هر چه بزرگتر می شوم به نظرم رنجهای پدرم بیشتر می شود .
 5- پدر دوست دارم اوقاتم را متبرک به حضور شما گردانم .
6 - تاثیر حضور یک پدر بیشتر از صد مدیر مدرسه است .
7 - واژه پدر نام دیگر عشق است . 
8 - برای گوشهای من هیچ موسیقی خوشایندتر از موسیقی واژه پدر نیست.
9 - به نظر من در دوران کودکی هیچ نیازی به اندازه نیاز به حمایت پدر قدرت اهمیت ندارد . 
10 - او نقشی به نام نقش پدری را اتخاذ کرد تا فرزندش  افسانه ای بی نهایت مهم به نام " حامی " داشته باشد. 



:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 لنگه های چوبی در حیاطمان گرچه کهنه اند و جیر جیر میکنند محکمند … خوش به حالشان که لنگه همند . . .



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 ای مــتــرســکـــــ ! آنقدر دست‌هایت را باز نکن ، کسی‌ تو را در آغوش نمی‌‌گیرد ، ایــســتــادگــی هــمــیــشــه تــنــهــایــی‌ مــیــاورد



:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد .

پائولو کوئلیو



:: بازدید از این مطلب : 122
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 بعضی ها گریه نمی کنند ! اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . . .!



:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…

ولی پدر ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
... خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …
پدر خوبم روزت مبارک ..♥



:: بازدید از این مطلب : 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 یادم میاد بچه که بودم
بعضی وقت ها یواشکی بابامو نگاه می کردیم
که ساعت ها با دست مشغول جمع کردن
آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود
من حسابی به این کارش می خندیدم
چون می گفتم ما که هم جارو داریم هم جارو برقی.
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم
یهو به خودم اومد دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم.....!
سلامتی همه باباها مخصوصا" آقای ایرانــی..



:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عليرضا

 نـــیم ســاعت پیش

خــدا را دیدم قـــوز کرده با پالتــوی مشــکی بلندش

ســـرفه کنان در حــیاط از کنار دو سرو ســیاه گذشت

و رو بــه ایوانی که من ایستاده بودم آمــد

آواز کــه خواند تـــازه فهمیدم

پـــدرم را با او اشتباهی گرفتـــه ام..!



:: بازدید از این مطلب : 108
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 خرداد 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد